اسلام براي رسيدن انسانها به تعالي و برخورداري آنان از پيشرفت مادي و معنوي، اهميت زيادي براي مسئله وقت در عبادات قائل شده است تا با رعايت آن، تمرين وقتشناسي کنند و در کارهاي ديگر زندگي، نيز اولويتها و نظم زماني را مراعات کنند. مثلا صحت روزه را در گروي رعايت دقيق وقت آن قرار داده است به نحوي که پرسشگر بايد روي ثانيهها نيز حساب کند قرآن در مورد نماز ميگويد: «إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَي الْمُؤْمِنينَ کِتابًا مَوْقُوتًا»؛ «همانا نماز، بر مؤمنان، فرضي محدود به وقت است».
هر قدر که نماز اول وقت به تأخير بيفتد، از فضيلت آن کاسته ميشود تا جايي که بايد خدا نمازگزار آخر وقت را بيامرزد و از قصور او در گذرد، هر چند مسئله وقت، در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نيست، ولي مسلمان را چنان تربيت ميکند که ارزش وقت را بداند و زمانشناس بار آيد، لحظه لحظه عمر را غنيمت شمارد و از آنها بهره بردارد.
به راستي از خود پرسيدهايم که تأکيد بر نماز اول وقت در واقع تأکيد بر همه جانبه بودن سازندگي نماز است؟ آيا عبدي که چون معبودش او را فراخواند، بلا درنگ به سويش ميشتابد و بنده گوش به فرمان اوست، نزد او محبوبتر نيست؟ بايد توجه داشت که هر کدام از نمازهاي ظهر، عصر، مغرب و عشاء، علاوه بر وقت اختصاصي و اشتراکي، داراي وقت فضيلتاند.
امام صادق (ع) فرمودند: «الصلوةُ تستحبُّ في اَوَّلِ الأَوقاتِ»، خواندن نماز در اول وقت و در اولين فرصت، کاري مستحب و پاداش افزاست. (بحارالانوار، جلد 80، صفحه 13)
همچنين از آن حضرت روايت شده است که «براي هر يک از نمازهاي پنجگانه، دو وقت است، يکي ابتداي آن و ديگري انتهاي آن، به جاي آوردن نماز در اول وقت آن، فضيلت بيشتري دارد. زيرا اجراي وظيفه در برابر آفريدگار بر انجام کار آفريدههايش مقدم است، اول فريضه الهي، سپس کارهاي جاري زندگي، هيچ کس حق ندارد آخر وقت را براي نماز خود انتخاب کند، مگر سببي بر آن باشد، آخر وقت، براي بيمار دردمند و دارنده عذر است. نماز اول وقت، خشنودي کردگار است و نماز آخر وقت، آمرزش وي، کسي که نماز را بر اثر مشغلههاي زياد، در آخر وقت آن ميخواند، بايد بداند: فضيلت و بهرههاي نماز اول وقت را از کف داده است، از زن و فرزندي که براي آنها کار و کوشش ميکند و دارايي که براي گرد کردنش ميکوشد، ارزش بهتري دارد».
برآورده شدن خواستهها از ديگر اثرات و برکات خواندن نماز اول وقت است، چنانچه حضرت عبدالعظيم حسني از امام حسن عسکري(ع) روايت ميکند که فرمودند: «خداوند متعال با حضرت موسي تکلم کرد، حضرت موسي فرمود: خداي من! کسي که نمازها را در وقتش به جاي آورد چه پاداشي دارد؟ خداوند فرمود: حاجت و درخواستش را به او عطا ميکنم و بهشتم را برايش مباح ميگردانم». (بحارالانوار، جلد82، صفحه 204)
پيامبر در حديثي برطرف شدن گرفتاري و ناراحتي را به اقامه کنندگان نماز اول وقت نويد ميدهند و ميفرمايند: «بندهاي نيست که به وقتهاي نماز و جاهاي خورشيد اهميت بدهد، مگر اين که من سه چيز را براي او ضمانت ميکنم: برطرف شدن گرفتاريها و ناراحتيها، آسايش و خوشي به هنگام مردن و نجات از آتش» (سفينه البحار،جلد 2، صفحه 42)
در حديث است که به هنگام ظهر درهاي آسمان گشوده و درهاي بهشت باز و دعا مستجاب ميشود ؛ پس خوشا به حال کسي که در آن هنگام براي او عمل صالحي بالا رود، در حديثي ديگر از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند: «بهترين ساعتهاي شب و روز، وقتهاي نماز است، چون ظهر ميشود درهاي آسمان گشوده شده و بادها ميوزند و خداوند به خلق خود نگاه ميکند، هر آينه من بسيار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحي براي من بالا رود».
انجام فريضه نماز، در انتهاي وقت و آخرين فرصت، گرچه در وقت اصلي نيست و مورد خشنودي پروردگار نيست، ليکن اگر از روي استخفاف و کوچک شمردن نماز نباشد، به خاطر عظمت مقام نماز، مورد عفو و گذشت پروردگار واقع ميشود. درست است که وقت نماز، توسعه دارد و اگر نمازگزار، نماز خود را در آخر وقت هم بخواند، انجام وظيفه کرده است، اما از آنجا که کار، مربوط به کردگار و بر کارهاي ديگر مقدم است، چنانچه آن را بدون عذر، به واپس افکنده باشد، مسئول است و بايد جوابگو باشد. تنها بلندي مقام نماز، موجب آمرزش اين هتک حرمت است.